عزیز دل مامان و باباعزیز دل مامان و بابا، تا این لحظه: 8 سال و 2 ماه و 25 روز سن داره
یکی شدن من و بابایییکی شدن من و بابایی، تا این لحظه: 12 سال و 9 ماه و 23 روز سن داره
همخونه شدن من وباباهمخونه شدن من وبابا، تا این لحظه: 10 سال و 3 ماه و 2 روز سن داره

خاطرات مامانی و مسافر تو راهیش

از شیر گرفتن

1396/6/25 15:58
نویسنده : مامانی
317 بازدید
اشتراک گذاری

سلام عزیز دل مامان امروز رفتی تو بیست ماهگیت چند هفتست که دارم تلاش میکنم از شیر بگیرمت ولی هردفعه دلم به رحم میاد جلو گریه هات تاب نمیارم ولی دیگه مجبورم اخه دیگه وقتشه نه غذا میخوری نه هیچی همش میچسبی به سینه هام دو روزه که فقط یکیشو میخوری امروزم نهایت تلاشمو کردم دلم و زدم به دریا همش مشغولت میکنم که ازم شیر نخوای الهی قربونت برم درکت میکنم حالتو .عزیز دل مامان اونجوری نگام نکن مامانی قصد اذیت کردنتو نداره راستش خودمم شبا دلم تنگت میشه وقتی رو سینه هام خوابت میبره ولی مجبوره مامان بعضی کارا باید انجام شه تا بزرگ تر شی .نهال کوچولوم ازین به بعد دخمل بزرگ مامانی .امیدوارم منو ببخشی مطمئنم بزرگ که بشی خودت مامان که شدی خوب میتونی درکم کنی .

عزیز دل مامان دنیا کلا اینجوریه به هیچیش نمیشه دل بست حتی به اولین محبت مادرانه.الهی قربونت بره مامان این چند روزو دووم بیاری دیگه تموم میشه محیا خانووم مامان هیچوقت از مامانی رنجور نباش مامان هرکاری میکنه به خاطر خودته .الهی قوربونت بره مامانبوس

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)