عزیز دل مامان و باباعزیز دل مامان و بابا، تا این لحظه: 8 سال و 3 ماه و 6 روز سن داره
یکی شدن من و بابایییکی شدن من و بابایی، تا این لحظه: 12 سال و 10 ماه و 4 روز سن داره
همخونه شدن من وباباهمخونه شدن من وبابا، تا این لحظه: 10 سال و 3 ماه و 14 روز سن داره

خاطرات مامانی و مسافر تو راهیش

حال این روزای من ...

1393/8/15 18:57
نویسنده : مامانی
167 بازدید
اشتراک گذاری

خدای شکرت

این روزا با شکر تو خودمو آروم میکنم .هی به خودم میگم .حتما قسمت نبود .

همیشه یه مصلحتی تو کارای خدا هست .

این روزا تنها امیدم شدی خدا جون ...

من و اسماعیل مثل همیشه خوشیم و خوشبخت .دو ماهی یه مهمون داشتیم که خیلی زود رفت .من مهمون نواز خوبی نیستم .

ولی عزیز مامان من همه جوره مراقب بودم به خدا تقصیر من نبود که رفتی ...

پسندها (2)

نظرات (2)

مامان لیلی
18 آبان 93 10:56
هیچ چیزی تقصیر تو نبود، اینو خودت هم میدونی...خودتو سرزنش نکن عزیزم
فایضه مامانه عسل
30 آذر 93 21:27
سلام خوبین ؟ مامان مهربون به رای شما برای جشنواره نی نی وبلاگ نیاز دارم .... عکس کاردستی دخترم توی وبم هست برای رای دادن بهش.... لطفا و خواهشا عدد 4 رو به شماره 1000891010 اس کنین تا شانسمون برای برنده شدن بیشتر شه ممنون....توروخدا یادتون نره