عزیز دل مامان و باباعزیز دل مامان و بابا، تا این لحظه: 8 سال و 3 ماه و 6 روز سن داره
یکی شدن من و بابایییکی شدن من و بابایی، تا این لحظه: 12 سال و 10 ماه و 4 روز سن داره
همخونه شدن من وباباهمخونه شدن من وبابا، تا این لحظه: 10 سال و 3 ماه و 14 روز سن داره

خاطرات مامانی و مسافر تو راهیش

درد و دل

1393/7/3 19:53
نویسنده : مامانی
124 بازدید
اشتراک گذاری

سلام عزیز دلم .هنوز نمیدونم دختری یا پسر ولی امشب دلم میخواد با یکی دردو دل کنم یکی از هم رازام بابایی هستش که نمیتونم بهش بگم عزیزم .میدونم اذیت کنندست ولی من که جز شماها کسی رو ندارم..

دلم گرفته مامانی امروز بابایی اذیتم کرد .نه گل مامان فکر بد نکنی خودت میای و میبینی که بابایی چقدر مهربونه و نازم و میکشه .ولی یه اخلاقی داره .ولش کن .الهی قربونت برم از وقتی اومدی دلخوری هامو دفن میکنم .آخه با وجود امیدی مثل تو چطری به نبودن و مردن فکر کنم .

زودتر بیا شاید وقتی بیای دیگه بابایی درکم کنه .خودش میدونه چقدر دوسش دارم .ولی انگاری مزاحمم .

نمی دونم شایدم افسرده شدم ...

پسندها (1)

نظرات (1)

مامان لیلی
4 آبان 93 12:09
مبارک باشه مادر شدنت....... قدمش خیر باشه عزیزم