عزیز دل مامان و باباعزیز دل مامان و بابا، تا این لحظه: 8 سال و 3 ماه و 6 روز سن داره
یکی شدن من و بابایییکی شدن من و بابایی، تا این لحظه: 12 سال و 10 ماه و 4 روز سن داره
همخونه شدن من وباباهمخونه شدن من وبابا، تا این لحظه: 10 سال و 3 ماه و 14 روز سن داره

خاطرات مامانی و مسافر تو راهیش

اخرین ماه بارداریم

1394/10/26 12:49
نویسنده : مامانی
179 بازدید
اشتراک گذاری

سلام عشق مامان .الهی مامانی فدا ت شه .امروز دو روزه که رفتم تو 9 ماه.همش دارم روزارو میشمرم که قراره کی بیای این هفته دوشنبه وقت دکتر دارم قراره برم تا نوع زایمانم و مشخص کنه .مامان جان محیا گلی مامان دعا کن دکتره سزارینم کنه .تو این چند وقت اینقدر به زایمان طبیعی و ترسم فک کردم که سرم داره سوت میکشه.

شاید زایمان طبیعی خوب باشه هم برا من هم برا تو .ولی مامانی از زایمان طبیعی میترسه .نمیدونم دست خودم نیست .خداکنه این چن هفتم زودی بگذره .تو این دو ماه گذشته شبا تا صب بیدار بودم .از بیخوابی خسته شدم .

محیا جان زودی بیا که مامان داره صبرش تموم میشهآرامبوسمحبت

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (3)

بابای ملیسا
26 دی 94 23:32
سلام وبلاگ دخترم ملیسا ، به روز شد . خیلی خوشحال می شم به عنوان پدر ملیسا خانم پذیرای لحظه های قشنگ شما در کلبه مجازی ملیسا خانم باشیم . ممنون می شم اگر با ثبت نقطه نظراتتون ، ملیسا رو به یه یادگاری قشنگ و ماندگار مهمون کنید . منتظر شما هستیم .
مامان زهرا
27 دی 94 7:29
انشالله به سلامتی محیا گل بیاد بغلتون
مامانِ نی نی
12 اسفند 94 2:11
قدم نو رسیده مبارک مامانی. خدا رو شکر